ریحانه

تنها ترین تنها

آقا
پسری که به عشقت میگی میذاری ببوسمت ؟



برای یه دختر خیلی سخته یه نفر دست بهش یزنه ... ببوستش...



وقتی عشقت سرشو میندازه پایین و میگه باشه...



اینو بدون که براش راحت نبوده...



کلی با خودش کلنجار رفته...کلی همه چیز رو زیرپاش گذاشته
و قبول کرده...



آهای پسر ایرونی با توام!



مرد باش و به یه بوسه رضایت بده ...



تو فقط اجازه یه بوسه از اون دختر گرفتی نه چیز دیگه ...



یه دختر احساسشو ... قلبشو میذاره کف دستش و میاد جلو ...



تو هم مرد باش و با احساست بیا ... نه با چیز دیگه ...!



چرا دست گل آلود شهوتت رو توی حوضچه زلال احساس میشوری ؟



میدونی مدیونی ؟



به تموم هم جنسای خودت مدیونی ...



به تموم کسایی که بعد از تو قراره با اون دختر برخورد


داشته باشن مدیونی ...



در برابرشون مسئولی ...



چرااااااااااا؟



چون تو دید اون دختر رو نسبت به همه عوض کردی...



چون تو ذهن اون دختر رو خراب کردی ... فکرشو مشغول کردی ...



آره برادر من مدیونی ... !



پس بخاطر دخترا نه !



بخاطر هم جنسای خودتونم که شده حواستون بیشتر باشه ...



بخاطر دختر دار شدنت و دختر خودت حواست باشه ...



پس برای خودتو خانوادت یه مرد باش ..



مرد هر چیزی تاوانی داره پس حواست باشه...

 

[ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:,

] [ 14:46 ] [ reyhane ]

[ ]

مـــذکر عزیــــز : " مـــــــــرد " بـــاش !

 

زمیــــن به مــــرد بودنـ ــــت نیــــاز


داره
 !

 

مــــرد باش ؛ نـــه فقط با جســــمت !

مـــــرد بــــاش با


نگــــاهت ، با احســ
ــاست ، . . . !

 

مردونه حــــــرف بزن ، مـــــــــردونه بخنــــــد ، مردونه گریــــــه کن ،

 

مــــــردونه عشــــــق بورز ، مردونه ببــــــــخش ، . . . !

 

مرد بــــــاش و هیچ وقت نامـــــردی نکن ؛

 

مخصوصـــــا در حق کســـــی که باورت کــــــرده

 

و بهـــــت تکیـــــه کرده.....

 

[ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:,

] [ 14:42 ] [ reyhane ]

[ ]

باید کسى را پیدا کنم

که دوستم داشته باشد!

آنقدر که یکى از این شب هاى لعنتى،

آغوشش را براى من و یک دنیا خستگىام بگشاید…

هیچ نگوید…

هیچ نپرسد…

فقط مرا در آغوش بگیرد…

بعد همانجا بمیرم…

تا نبینم روزهاى آینده را…

روزهایى که دروغ مىگوید!!!

روزهایى که دیگر دوستم ندارد!!!

روزهایى که دیگر مرا در آغوش نمیگیرد!!!

روزهایى که عاشق دیگرى مىشود....

 

[ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:,

] [ 14:37 ] [ reyhane ]

[ ]

دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است ....

نه "سکــوت" علامت "رضــایت"....

دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست

ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند

و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش......

[ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:,

] [ 14:33 ] [ reyhane ]

[ ]

 
دختر بودن تاوان دارد...
بزرگ میشوی دل میبندی...
تنت را برایش عریان میکنی...
نه از روی هوس بلکه از روی عشق...
وقتی دلش را زدی میرود..
و تو میمانی خودت
آن زمان تو یک هرزه ای
او کمی دختر بازی کرده!
 

[ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:,

] [ 14:30 ] [ reyhane ]

[ ]

دلــــــــــم برا روزایی که نمیشناختمت تنگ شده!!!

روزایی که بهم میگفتیم شما!!!

روزایی که دسته همو نمیگرفتیم از خجالت!!!
روزایی که اگه میخواستیم بغله هم بشینیم یه وجب بینمون فاصله بود!!!
روزایی که اسمه همو بی دلیل صدا میکردیم تا اون (جانم) رو بشنویم!!!
روزایی که از یه ثانیه بعدمون خبر نداشتیم ولی برا چند ماهه بعدمون حرف میزدیم!!!

روزایی که از کجا تا کجا میرفتیم تا فقط چند دقیقه همو ببینیم!!!
روزایی که هرروز از هم میپرسیدیم چقدر دوسم داری؟؟؟ تنهام نمیزاری؟؟؟

روزایی که اسمه همدیگرو همه چی سیو میکردیم جز اسم خودمون!!!
روزایی ک تو بارون منتظرت بودم!!
روزایی کـــــــــه…..
کاش هیچوقت نمیشناختیم همو!!!
من که باختم!!! توام باختی؟!! کی برده پس؟؟؟
این دنیای نامرد

[ دو شنبه 8 تير 1394برچسب:,

] [ 19:49 ] [ reyhane ]

[ ]

لعنتــــــــ بــه دنیـــــــایی کــه بــــــــرای عــــــــزیــز شـــــــدن.....

یــــــا بـــــــایــد دور بــــاشی یــــــا تـــــــوی گــــــــور بــــاشی ...

 

[ جمعه 11 مهر 1393برچسب:,

] [ 12:43 ] [ reyhane ]

[ ]

دلــــــم گرفـــــته

 

همه چیز را یاد گرفته ام !

.

یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم

.

یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم

.

تو نگرانم نشو !!

.

همه چیز را یاد گرفته ام !

.

یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !

.

یاد گرفته ام ….نفس بکشم بدون تو……و به یاد تو !

.

یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن…

.

و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !

.

تو نگرانم نشو !!

.

همه چیز را یاد گرفته ام !

.

یاد گرفته ام که بی تو بخندم…..

.

یاد گرفته ام بی تو گریه کنم…و بدون شانه هایت….!

.

یاد گرفته ام …که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !

.

یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ….

.

و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !

.

اما هنوز یک چیز هست …که یاد نگر فته ام …

.

که چگونه…..!

.

برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم …

[ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,

] [ 21:38 ] [ reyhane ]

[ ]

آهای سهراب !!

قایق دیگر جوابگو نیست …

کشتی باید ساخت …

اینجا مثل من تنها زیاد است !!

[ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,

] [ 21:8 ] [ reyhane ]

[ ]

خدایا… یه چیزی میگم ولی دلگیر نشو!!!
به خودت قسم، دنیات ته نامردیه...
خدایا
صورت حساب مارو بده...
من دیگر سیر شدم!!!
خدایا...
گِله نمی کنم
ولی...
تاکي باید امتحان پس بدم !!
به خودت قَسَم خسته ام...
کاش به جای دلم گلوم تنگ میشد،
هوا نمی رسید و خلاص....
این روزها انقدر حالم خرابه که اگر توام بگي باهات قهرم :میگم هرجور راحتی...

 

[ شنبه 22 شهريور 1393برچسب:,

] [ 18:6 ] [ reyhane ]

[ ]

یه روزی میشه زنگ میزنن بهت ...
داد میزنی میگی : خفه شین ... دروووووغ نگین !!!
میای میبینی شلوغه ... همه مشکی پوشیدن ... دارن گریه میکنن ...
چی شده ؟؟؟
میگن : بلاخره رفت ... دارن غسلش میدن !!!
باورت نشد نه !!!
زوده برای باور کردن ... همه بلند شدن ... انگاری دارن میارنش ... همه داد میزنن ... باورت نشده ...
میگی : نه !!! این اون دیونه من نیست !!!
تابوتو دارن میبرن راه میافتی دنبالش ... گیجی ... نمیفهمی چه خبره !!! دارن میزارنم توی قبر ... بازم نمیخوای باور کنی ...
باورت میشه دارن رو اون دیونه که میگفت دنیاشی خاااااک میریزن ؟؟؟
داغ میشی ... پاهات یاریت نمیکنن ...
داد میزنی : چیکار میکنین نامردا !!!
دارم اشکاتو میبینم ... نباشم که گریه کنی ... داری دیوونه میشی ...
میگی : از تاریکی میترسه عشقم ... از تنهایی میترسه !!!
اما دیگه فایده ای نداره ... شب میشه ... تو اتاق زل زدی به دیوار ... صدا خنده هام ، گریه هام میپیچه تو گوشت ... یاد جداشدنامون می افتادی ... یاد گریه هام...یاد دیونه بازیهام و روزای بعدش ...
چی ؟؟؟ التماس میکنی که برگردم ؟؟؟ نه دیگه عزیزترینم الان دیگه دیر شده !!!

[ شنبه 22 شهريور 1393برچسب:,

] [ 17:10 ] [ reyhane ]

[ ]

موقع اعدامم پرسيدند آخرين حرفت:

گفتم:
رویِ قبرم تکه يخي بگذاريد تا چکه کند!

پرسيدند:

چرا؟!

گفتم:

چون عزيزي ندارم که سرِ قبرم گريه کند...

 

[ شنبه 22 شهريور 1393برچسب:,

] [ 17:0 ] [ reyhane ]

[ ]

"رفتن" !

رفتن که بهانه نميخواهد ،
يک چمدان ميخواهد از دلخوريهاى تلنبار شده و گاهى حتى دلخوشيهاى انکار شده ...
رفتن که بهانه نميخواهد وقتى نخواهى بمانى ، با چمدان که هيچ بى چمدان هم ميروى !

"ماندن" !

ماندن اما بهانه مى خواهد ،
دستى گرم، نگاهى مهربان، دروغهاى دوست داشتنى،
دوستت دارمهايى که مى شنوى اما باور نمى کنى،
يک فنجان چاى، بوى عود، يک آهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شيرين ...

وقتى بخواهى بمانى ،
حتى اگر چمدانت پر از دلخورى باشد خالى اش مى کنى و باز هم ميمانى ...
ميمانى و وقتى بخواهى بمانى ، نم باران را رگبار مى بينى و بهانه اش مى کنى براى نرفتنت !

آرى ،
آمدن دليل مى خواهد
ماندن بهانه
و رفتن هيچکدام ......

 

[ شنبه 22 شهريور 1393برچسب:,

] [ 16:45 ] [ reyhane ]

[ ]

میخواهــــم راحـــــت باشم
بی جسـارت و بـی خجالت 
در جواب چه خــــــــبر ها ؟!
چشمانم را ببندم و بگویم :
ناخـــــوشی . . .داغونی...

[ چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:,

] [ 11:57 ] [ reyhane ]

[ ]

به من نگو "گلم"!
من از سرنوشت گلبرگهای لای دفترت میترسم...

 

[ چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:,

] [ 11:48 ] [ reyhane ]

[ ]

وقتی با گفتگو مشکلتون حل نشد ؛
وقتی بحثتون به بن بست رسید ،
فقط....
بغلـــــــش کن ...
دم گوشش بگو خله دوست دارم
همین کافیه !

 

[ چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:,

] [ 11:42 ] [ reyhane ]

[ ]

ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﻮ ﺁﻓــــــــﺮﯾﺪ ...
.
.
.
.
.
.
ﺷﯿﻄﻮﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍﮔﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ؛ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﯿگررررﺭﻩ ! 

[ سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:,

] [ 14:8 ] [ reyhane ]

[ ]

مامان !

لحاف من آبی بود ، چرا سفید شده ؟

بالشم مثل پنبه بود ، چرا مثل سنگ شده ؟

بابا !

تو میدونستی از تاریکی میترسم ،

چرا لامپورو روشن نکردی ؟

مگه داره بارون میاد ؟

چرا همه جا بوی خاک میده ؟

من دیروز حموم بودم ،

چرا منو شستن ؟

عشقم !

چرا گریه میکنی ؟ 

آروم باش !

مگه وقتی زنده بودم ارزشمو فهمیدید .... ؟؟؟؟ !!!!

[ دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:,

] [ 13:50 ] [ reyhane ]

[ ]

ســــــــــــــــــــــــلامتیه اونی که دلم واسش خیلی تنگه.
اما بهش قول دادم مزاحمش نشم...
ســـــــــــــــــــــــــــلامتیه اونی که آرزوی داشتنش واسه منه و وصالش واسه رقیب من....
ســـــــــــــــــــــــــلامتیه اونیکه فقط خوبیشو خواستم ولی همه جا نشست بدیمو گفت....
ســــــــــــــــــــــــلامتیه اونی که میدونم بهم خیانت میکنه.
اما خودمو گول میزنم و میگم دروغه.....
ســـــــــــــــــــــــــلامتیه اونی که حتی با هزار تا بدی که در حقم کرده اگه بازم بیاد طرفم دلم نمیاد برنجونمش....
ســـــــــــــــــــــــــــــلامتیه اونیکه تا فهمید چقد دوسش دارم شروع کرد به اذیت کردن....
و ســــــــــــــــــــــلامتیه اوناییکه دلشون مثل من از یه بیمعرفت خــــــــــــونه...

[ دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:,

] [ 13:34 ] [ reyhane ]

[ ]

من ی دخترم
اگه خودمو لوس نکنم
اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم
اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیونه نشم
اگه از نظر دادنات خوشحال نشم
اگه به خاطر تو به خودم نرسم
اگه سر به سرت نذارم
اگه برات گریه نکنم
اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم
اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی
اگه بهت نگم آقامون
اگه برات مظلوم بازی درنیارم
اگه از سرو کولت نرم بالا
اگه برات عشوه نیام
اگه گوشتو نپیچونم و نگم تو فقط مال منی
اگه ناغافل دستاتو نگیرم
اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم
اگه لج بازی نکنم
اگه ...
اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!
تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم!خانم تو!
اممما!!!
تو پسری!
اگه برام غیرتی نشی
اگه روم حساس نباشی
اگه ته ریش نداشته باشی
اگه باهام مهربون نباشی
اگه بهم اخمای کوچولو نکنی
اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو
اگه دستمو محکم نگیری
اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت
اگه سر به سرم نذاری
اگه قربون صدقم نری
اگه نگرانم نشی
اگه بهم نگی عروسک من
اگه نگی من مهمم که میگم خوبی
اگه...
اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اونکارارو برات بکنم!
من تورو مرد میخوام!مرد من!
پس بیا و مرد باش!
ابرو برندار!دماغت عمل نکن!
لوس حرف نزن!
من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!
من لطافت نگه میدارم تو صلابت
تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو
بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!
من بهترین دختر واسه تو!
تو بهترین پسر واسه من!
میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!
قبول؟؟

 

[ دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:,

] [ 13:32 ] [ reyhane ]

[ ]

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮﭼﻘﺪ ﺫﻭﻕ ﺯﺩﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ,ﺭﻭﺯ ﻭ

ﺷﺐ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ...

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﭘﯿﺸﻮﻧﯽﺩﺧﺘﺮ ﭼﻘﺪ ﻭﺍﺳﺶ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺸﻪ ,ﻫﯿﭻ

ﺟﺎﯼﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺷﻮ ﻧﻤﯿﺒﻮﺳﯿﺪﻥ ....

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺯﻝ ﺯﺩﻥ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼﺩﺧﺘﺮ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭﮔﻮﺷﺶ

ﮔﻔﺘﻦ, ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻡ ؛ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻩ, ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪﻫﻤﻮ ﻣﯿﺪﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ

ﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ...

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻭﺍﺭﻋﺎﺷﻖ ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﭘﺴﺮﻩ,ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ

ﺷﯿﺶ ﺗﯿﻎﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻥ ....

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺍﻭﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﺸﻮﻥ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ , ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﻪ

ﺩﺧﺘﺮﻩ, ﻫﺮ ﺭﻭﺯﺻﺒﺢ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﺩﻥ ...

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺸﻘﺶ ﺳﺮﺷﻮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺗﻮ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﻭ ﺑﺎ

ﯾﻪ ﻧﻔﺲ ﻋﻤﯿﻖ ﻣﯿﮕﻪ ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﺑﻮﯼ ﻋﺸﻘﻤﻮ ﻣﯿﺪﻩ ؛ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﯾﻮﻭﻧﺶ

ﻣﯿﺸﻪ ,ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ...

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺧﺘﺮ,ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﮐﺎﺩﻭ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ

ﺑﻬﺘﺮﻩ ,ﻫﺮﺩﻓﻪ ﻭﺍﺳﺶ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪﻦ ....

ﺍﮔﻪ ﺍﮔﻪ ... ﺑﺴﻪ

ﺍﮔﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﻣﺮﺩﯼ ﻭ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻦ ، ﻫﻤﯿﺸﻪ

ﻣﺮﺩ ﻣﯿﻤﻮﻧﺪﻥ

 

[ دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:,

] [ 13:23 ] [ reyhane ]

[ ]

دلم که گرفته باشد با صداي دست فروش دوره گرد هم گريه ميکنم

چه برسد به مرور خاطرات باهم بودنمان

 

 

 

 

[ دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:,

] [ 14:49 ] [ reyhane ]

[ ]

عاشق که میشی
هم حسود میشی
هم خودخواه
هم دیوونه و آ خرش
هم تنها !!!

 

 

[ دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:,

] [ 14:47 ] [ reyhane ]

[ ]

اومد پیشم گفت سلام ...
خیلی سرد بود ولی ب روی خودم نیاوردم گفتم سلام عشقم...
سلام ب رو ماهت الهی فدات شم دلم برات ی ذره شده ...
گفت میخوام برم ... ترس همه وجودمو گرفت گفتم: کجا!!!! 
یکی دیگه رو پیدا کردم خیلی هم دوسش دارم...
فک کردم داره سر ب سرم میزاره اخه همیشه اذیتم میکرد...
ولی وقتی با ی خدافظی دور شد شکه شدم داشت میرفت یهو ایستاد برگشت نگام کرد قلبم تند تند میزد وحشت همه وجودمو گرفته بود با لبه خندون سریع بهش گفتم ؛ دیدی.... 
دیدی نمیتونی بری و فراموشم کنی ... جواب داد.....
ببخشید شما؟؟؟؟!!!!!! چه راحت فراموشم کرد چه زود رفتم از یادش چقدر بی رحمانه سر از تنه قلبم جدا کرد.....

 

[ دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:,

] [ 14:45 ] [ reyhane ]

[ ]

سردش که بود دلم را برایش سوزاندم

گرمش که شد با خاکسترش نوشت 

خداحافظ....

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:51 ] [ reyhane ]

[ ]

به سلامتی پسری که بخاطر عشقش عرق میخوره 

ونمیدونه عشقش داره تو بغل یکی دیگه عرق میکنه...........

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:45 ] [ reyhane ]

[ ]

دودی که از دهانم بیرون می آید دود سیگار نیست؟؟؟؟

قلبم سوخته....

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:43 ] [ reyhane ]

[ ]

وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت ...

فهمیدم که گاهی....

هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است.........

 

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:40 ] [ reyhane ]

[ ]

به پایان رسیده ام اما نقطه نمیگذارم

یک ویرگول میگذارم

این هم امیدیست شاید که برگردی؟؟؟؟!!!!!!

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:36 ] [ reyhane ]

[ ]

نشستم

کجا؟؟؟

کنار همان چاهی که تو برام کندی

عمق نامردیت را اندازه میگیرم

[ سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:,

] [ 19:31 ] [ reyhane ]

[ ]